بازتاب بسیار گسترده ی مراسم ” تفنگ کشی” احمد عزیزی در رسانه ها

حركت انساني شكارچي كردستاني/ به خاطر دخترم شكار را كنار گذاشتم
سنندج – خبرگزاري مهر: دو ماه بعد از اينكه يك معلم مريواني براي همدردي با دانش آموز بيمار خود، موهاي سرش را تراشيد، اين بار احمد عزيزي ساكن روستاي “دره كي” از توابع شهرستان سروآباد در يك حركت نمادين و با حضور اهالي روستا و جمعي از فعالان و دوستداران عرصه محيط زيست، تفنگ شكار خود را شكست و براي هميشه اين شغل را كنار گذاشت.به گزارش خبرنگار مهر، انجام حركت هاي انساني و نمادين در شهرها و مناطق مختلف استان كردستان همچنان ادامه دارد و با توجه به گسترش رسانه هاي جمعي و دسترسي آسان مردم به شبكه هاي اجتماعي، اين گونه اقدامات در كوتاهترين زمان ممكن رسانه اي شده و در صدر اخبار كشور و حتي جهان قرار مي گيرد.

در حالي كه دو ماه از حركت نمادين معلم مريواني كه براي همدردي با دانش آموز بيمار خود موهاي سرش را تراشيد، نمي گذرد اين بار احمد عزيزي ساكن يكي از روستاهاي توابع شهرستان سروآباد بار ديگر خبرساز شد و اقدام وي براي شكستن تفنگ شكار به صدر اخبار كشور رفت.

احمد عزيزي كه 43 سال سن دارد ساكن روستاي دره كي از توابع شهرستان سروآباد است و چندين سال است كه در كنار شغل اصلي خود در روستا گاهي به شكار مي رفته ولي حال بعد از گذشت چندين سال و انجام ده ها و شايد صدها شكار تصميم گرفت كه تفنگ خود را شکسته و براي هميشه شكار را كنار بگذارد.

دبير و عضو هيئت مديره انجمن سبز چيا، كه در شهرستان مريوان فعاليت مي كند و يكي از سازمان هاي مردم نهاد فعال كردستان در عرصه محيط زيست است در گفتگو با خبرنگار مهر به شرح تازه اي از اين ماجرا پرداخت و گفت: انجام حركت هاي نمادين اين چنين تاثير بسيار زيادي بر افكار عمومي دارد و خوشبختانه اين حركت نيز توانست نه تنها در عرصه رسانه اي كه در بين مردم ساكن در شهرستان هاي مريوان و سروآباد نيز تاثير زيادي از خود بر جاي بگذارد.

ايرج قادري بيان كرد: انجمن سبز چيا مريوان در ادامه فعاليت هاي خود در راستاي مقابله با شكار حيوانات در روستاهاي مختلف شهرستان هاي مريوان، سروآباد و حتي سقز برنامه هاي آموزشي خود را از مهر ماه سال جاري آغاز كرده است و در اين راستا تاكنون دوره هاي آموزشي و اطلاع رساني در 54 روستا برگزار شده است.

وي با بيان اينكه دو هفته قبل دوره آموزشي و اطلاع رساني در روستاي “دره كي” از توابع شهرستان سروآباد در راستاي اطلاع رساني به مردم در خصوص ضرر و زيان شكار حيوانات به محيط زيست برگزار شد كه خوشبختانه تنها با گذشت 10 روز ما به صورت عينه تاثير اين اطلاع رساني ها را دريافت كرديم و شاهد اين اقدام انساني از سوي شكارچي ساكن در روستاي دره كي بوديم.

دبير انجمن سبز چيا مريوان گفت: تنها يك هفته بعد از برگزاري اين دوره آموزشي، احمد عزيزي ساكن روستا با انجمن تماس گرفت و درخواست كرد تا در يك مراسم نمادين تفنگ خود را بشكند كه با مطرح كردن اين موضوع انجمن سبز چيا نيز با برگزاري مراسمي با حضور مردم ساكن در روستا و شماري از فعالان و دوست داران محيط زيست اين اقدام را عملي كرد.

قادري با بيان اينكه اين شكارچي مي توانست حتي تفنگ خود را به قيمت خوبي بفروشد ولي اين كار را نكرد، ادامه داد: نكته مهمي در ميان سخنان اين شكارچي در مراسم نمادين شكستن تفنگ خود اعلام كرد كه من با هر شكار بخشي از انسانيت خود را مي كشتم و به همين دليل حالا تصميم گرفته ام كه نه تنها اين كار را كنار بگذارم كه حتي از اين به بعد در راستاي حفاظت از محيط زيست تلاش خواهم كرد.

وي در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به روند نگران كننده شكار در شماري از روستاهاي شهرستان هاي مريوان، سروآباد و حتي سقز يادآور شد: انجمن سبز چيا مريوان تلاش مي كند تا با استفاده از ظرفيت هاي مردمي زمينه را براي حفاظت از محيط زيست فراهم كند.

احمد عزيزي شكارچي كردستاني نيز در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به حركت نمادين خود اظهار داشت: من سالهاست كه در كنار كارهاي زنبورداري و دامداري به كار شكار نيز علاقه داشتم و گاهي در فصل هاي مختلف سال به شكار مي رفتم و دوست داشتم همواره كبك شكار كنم.

وي با اشاره به مخالفت دختر كم سن و سال خود با موضوع شكار گفت: همين يك ماه قبل بود كه وقتي از شكار برگشتم، دخترم به كارم اعتراض كرد و وقتي كه كبك هاي شكار شده را ديد گريه كرد و من هم تصميم گرفتم كه براي هميشه اين شغل را كنار بگذارم.

وي گفت: وقتي اعضاي انجمن سبز چيا به روستاي ما آمدند، من نيز تحت تاثير قرار گرفتم و در نهايت با هماهنگي هاي صورت گرفته اين حركت انجام شد و خوشحالم كه تاثيرات زيادي در سطح كشور داشت.

احمدي عزيزي با اشاره به بازخورد حركت خود بيان كرد: خوشبختانه مردم روستا خيلي استقبال کردند و من را مورد تشويق قرار دادند، شکارچي‌ها به من گفتند ما هم دنبال تو مي‌آييم، همان شب مردم روستا تا ساعت دو شب به خانه من مي‌آمدند و تشکر مي‌کردند.

وي در پايان گفت: از وقتی تفنگم را شکستم، وجدانم خيلي راحت است و خوشحالم كه اين كار را انجام دادم.